خوشا دردی که درمانش تو باشی
شاعر : فخرالدين عراقى
خوشا دردى! كه درمانش تو باشى
خوشا راهى! كه پايانش تو باشى
خوشا چشمي! كه رخسار تو بيند
خوشا ملكي! كه سلطانش تو باشى
خوشا آن دل! كه دلدارش تو گردى
خوشا جاني! كه جانانش تو باشى
خوشى و خرمى و كامرانى
كسى دارد كه خواهانش تو باشى
چه خوش باشد دل اميدوارى
كه اميد دل و جانش تو باشى
همه شادى عشرت باشد، اي دوست
در آن خانه كه مهمانش تو باشى
گل و گلزار خوش آيد كسى را
كه گلزار و گلستانش تو باشى
چه باك آيد زكس ! آن را كه او را
نگهدار و نگهبانش تو باشى
مپرس ازكفر و ايمان بى دلى را
كه هم كفر و هم ايمانش تو باشى
براى آن به ترك جان بگويد
دل بيچاره، تا جانش تو باشى
” عراقى ” طالب درد است دايم
به بوى آنكه درمانش تو باشى
آخرین نظرات