بارالها! فرج مهدی موعود چه شد؟
آنکه دلها ز عطایش ز غم آسود، چه شد؟
گوهر گنج فضایل، دُرمنضود، چه شد؟
صبح امید چه شد؟ طالع مسعود چه شد؟
چرا حال عبادت نداریم؟
گفت: برای هر کاری حال دارم، اما هنگام نماز و قرآن و این جور اعمال، بی حال میشم. نمیدونی چرا حال عبادت ندارم؟
گفتم: به خاطر اعمالته.
گفت: یعنی چی؟ منظورت چیه؟
گفتم: یک نگاهی به دعای ابوحمزه ثمالی بنداز، امام سجاد علیه السلام عوامل بی حالی در عبادت را شمردند:
چرا حال عبادت نداریم؟
اللَّهُمَّ إِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلاةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ نَاجَیْتُکَ أَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاسا إِذَا أَنَا صَلَّیْتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا أَنَا نَاجَیْتُ مَا لِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ،سَیِّدِی لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّا بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضا عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْکَاذِبِینَ [الْکَذَّابِینَ] فَرَفَضْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی،أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی…(1)
خدایا هر وقت گفتم الآن آماده شدم و در پیشگاهت به نماز ایستادم و قصد مناجات با تو را داشتم، چرتى بر من افکندى، و حال مناجات را از من گرفتى، مرا چه شده؟ هروقت گفتم درونم شایسته شد، و جایگاهم به جایگاه توبه کنندگان نزدیک گشت، برایم گرفتارى پیش آمد، بر اثر آن گرفتارى پایم لغزید و میان من و خدمت به تو مانع شد. سرور من:
1. شاید مرا از درگاهت رانده اى و از خدمتت عزل کردی
2. یا مرا دیده اى که حقّت را سبک مى شمارم پس از پیشگاهت دورم ساختى
3. یا شاید مرا روى گردانان از خودت مشاهده کردى پس مرا مورد خشم قرار دادى
4. یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتى، پس به دورم انداختى
5. یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت ناسپاس دیدى، پس محرومم نمودى
6. یا شاید مرا از همنشینى با علما غایب یافتى، پس خوارم نمودى
7. یا شاید مرا در گروه غافلان دیدى، پس از رحمتت ناامیدم کردى
8. یا شاید مرا انس یافته با مجالس بیکاره ها دیدى. پس مرا به آنان وا گذاشتى
9. یا شاید دوست نداشتى دعایم را بشنوى پس دورم کردی
10. یا شاید به خاطر جرم و جنایتم، کیفرم نمودى
11. یا شاید براى کمى حیایم از تو مجازاتم نمودى.
و بعد ادامه دادم: دوست من، حالا فهمیدی چرا حال عبادت نداری؟…
پی نوشت:
1. فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی
سلام
یه موضوع انشا هست که نسل به نسل تکرار شده..
یعنی هم پدر با این موضوع انشا نوسته وهم بعدا فرزندش..
معمولا هم اکثرا می نوشتن ثروت بهتره وکلی دلیل می آوردند..
جالبه که قبلا علی (ع)راجع به این موضوع صحبت کرده…توجه کنید:
فرمایش علی (ع)به کمیل
«اى كمیل، دانش بهتر از مال است. علم تو را حراست مىكند و تو مال را نگهبانى . مال از انفاق نقصان مىپذیرد و دانش با انفاق افزون مىگردد. آشنایى با دانش دینى است كه بدان در روز قیامت پاداش داده مىشود و این امر براى انسان اطاعت در زندگى و یاد نیكو را پس از مرگش به دست مىآورد.
اى كمیل، دانش بهتر از مال است. علم تو را حراست مىكند و تو مال را نگهبانى . مال از انفاق نقصان مىپذیرد و دانش با انفاق افزون مىگردد. آشنایى با دانش دینى است كه بدان در روز قیامت پاداش داده مىشود و این امر براى انسان اطاعت در زندگى و یاد نیكو را پس از مرگش به دست مىآورد.
منفعت مال با زوالش از میان مىرود. علم فرمانرواست و مغلوب .
اى كمیل، اندوزندگان دارایى از میان مىروند و حال آن كه دانشمندان باقى هستند تا زمانى كه روزگار پا برجاست. وجودهاى دانشمندان گم شده و صورتهاى آنها در دلها موجود است.»نهج البلاغه حکمت ۱۴۷
ﺍﻟﻮ ﺳﻼﻡ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ؟
ﺍﯾﻦ ﻣنﻢ ﻣﺰﺍﺣﻤﯽ ﮐﻪ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ …
ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﻟﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﯾﮏ ﺻﺪﺍﺳﺖ …
ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻼﻡ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﺪ٬ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺟﺪﺍﺳﺖ؟
ﺍﻟﻮ….
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻗﻄﻊ ﻭ ﻭﺻﻞ ﺷﺪ!
ﺧﺮﺍﺑﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮐﻪ ﻋﯿﺐ ﺳﯿﻢ ﻫﺎﺳﺖ؟؟؟
ﭼﺮﺍ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ ؟ﮐﻤﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ٬
ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﭼﻄﻮﺭ؟ﺧﻮﺏ ﻭ ﺻﺎﻑ ﻭ ﻭﺍﺿﺢ ﻭ ﺭﺳﺎﺳﺖ؟
ﺍﮔﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﮐﻨﻢ …
ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﻫﺎ ﺷﻔﺎﺳﺖ !
ﺩﻝ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺳﺒﮏ ﺷﻮﻡ٬
ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎﺳﺖ …
ﺍﻟﻮ٬ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ٬ ﺑﺎﺯ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﺷﺪﻡ٬
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ٬ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ…
ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺧﺪﺍﺳﺖ!…
” قیصر أمين پور”
آسمان میخواندامشب قدسیان دف میزنند
حوریان کل میکشندوخاکیان کف میزنند
مانده احمدتاکدامین وجه رب رابنگرد
روی حیدرراببیندیابه زهرا(س)بنگرد
ای بلال امشب اذانی راکه میخواهی بگو
اشهدان علیاحجت اللهی بگو
گفت احمداین زره خرج جهازدختراست
خوب میدانست حیدربی زره هم حیدراست
تادرمیخانه امشب روح راپرمیدهیم
دل به چشم کوثرودستان حیدرمیدهیم
سالگردازدواج مرج البحرین یلتقیان
برشیعیان حیدروفرزندان کوثر
تبریک وتهنیت
آخرین نظرات