یکی از شبهاتی که در عصر حاضر زیاد به آن می پردازند اینست که می گویند دین اسلام در عصر برهان و عقل جایگاه کمتری دارد و دلیلشان هم این است که تمام اسلام یا بخشی از آن عقلانی نیست.
قبل از پاسخ دادن به این سوال ابتدا باید مقدمه ای را بیان کنیم وآن هم چند نشانه از انسان عاقل است که آنرا در چند مورد میاوریم: 1.انسان عاقل بسیار پر تحرک و فعال است آن هم در کارهای مفید و بدرد بخور زیرا عقل منشا حرکت و فعالیت است وبا تنبلی سازگار نیست.
2.کم گوئی وپرهیز از لغویات زیرا حرف زیاد از عقل ضعیف است وانسان عاقل خوب گوش میکند وقبل از سخن گفتن خوب فکر میکند.
3.پاکدل و دور از غرور و شهوت و حسد زیرا عقل روشن مولود قلب روشن ودل پاک است.
4.خوش بینی و اهل منطق بودن.
واما پاسخ شبهه : اولا : حمایت فوق العاده ای که از عقل در متون اسلامی می بینیم در هیچ دینی از ادیان دنیانیست. اسلام از حجیت عقل و از سندیت و اعتبار عقل حمایت عجیبی دارد.
بر خلاف مسیحیت(بعد از تحریف) که در قلمرو ایمان برای عقل حق مداخله قائل نیستند ,و جلوی هجوم استدلال و فکر و عقل را به حوزه ایمان می گیرند.
در اسلام قضیه درست بر عکس است.در اصول دین اسلام جز عقل هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد واصلا اسلام جز از راه عقل ازشما قبول نمی کند.پس برای درک اصول اعتقادی هیچ راه دیگری غیر از راه عقل قابل قبول نیست.
دوما : خداوند در زمین دو حجت یا دو پیغمبر دارد الف : یک پیغمبر درونی که عقل انسان است .
ب:ویک پیغمبر بیرونی که همان پیغمبرانی هستند که انسانند و ما حضرت رسول(ص) را عقل
کل می نامیم. که این دو حجت مکمل همدیگر هستندیعنی هردو بایکدیگر یک کار را انجام میدهند.
نکته بسیار مهم در اینجا این است که وقتی عقل حجت معرفی میشود باید عصمت هم داشته باشد نه عقلی که بدست نفس وهوی وهوس زندانی شده است که چنین عقلی نمی تواند هادی و پیامبر انسان باشد.
صدای پاک و زیبای عقل را زمانی می توان شنید که انسان اسیر دنیا و هوس نباشد.
آیا به نظر شما دیگر از این بالاتر در حمایت عقل میشود گفت؟
دین اسلام در عصر برهان و عقل ضعف دارد و کاربردش در عصر امروزی کم است، و دلیلشان هم این بود که تمام یا بخشی از دین اسلام عقلی نیست. در پاسخ به سوال بالا می توان گفت:
1) حمایت چشم گیری که از عقل در متون اسلامی می بینیم ، آن هم از حجیت عقل و از سندیت و اعتبار عقل ، حمایتی است که در هیچ دینی از ادیان دنیا نیست.
2)در پاره ای از روایات ما آمده است ، که خداوند در زمین دو حجت دارد : یکی حجت درونی که عقل انسان است. و یکی حجت بیرونی که همان 124 هزار پیامبر هستند .
و این نکته بسیار مهم را هم ذکر کردیم ،که وقتی عقل حجت معرفی می شود ، باید عصمت هم داشته باشد به این معنا که عقلی که بدست نفس و هوی و هوس زندانی شده است نمی تواند هادی و پیامبر انسان باشد.
در ادامه این مبحث به دو مورد دیگر اشاره میکنیم:
3) قرآن کریم در باره عقل کلمه (لب) را زیاد به کار برده است. گوئی انسان را تشبیه به یک گردو یا بادام کرده است ، که اساس آن گردو یا بادام ، مغز آن است و همینطور مغز انسان هم عقل و فکر انسان است. انسانی که عقل نداشته باشد جوهر و مقوم انسانیت را ندارد . ( الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ) آنهایى كه سخنان را گوش فرا مىدهند و از بهترین آنها پیروى مىكنند، آنها هستند كه خدا هدایتشان كرده و آنها هستند كه صاحبان خرد نابند( 1 )
4) در غالب موارد ، اسلام جاهل را کوبیده است یا به عبارتی مذمت کرده است . البته جاهل در مقابل عالم به معنای بی سواد نیست ، بلکه جاهل ضد عاقل است. زیرا جهل در تقسیمی از استاد مطهری (ره) به دو قسم تقسیم می شود الف:جهل در مقابل علم ب: جهل در مقابل عقل و اکثر جاهائی که قرآن جاهل را مذمت می کند همان جاهل گرفتار جهل عقلی است .
حال با این اوصاف که اسلام جاهل را مذمت میکند ، و حمایت قابل ملاحظه ای از عقل میکند و عقل را مغز و جوهر انسان میداند ، وحتی تا جایی پیش رفته است که عقل را به همراه پیامبر آورده و حجت دانسته ، جواب این شبهه را بر عهده خوانندگان محترم وبلاگ دین پژوهان می گذاریم.
(1) سوره الزمر آیه : 18
(2)بر گرفته از کتاب سلسله مباحث اعتقادی سفر با عقل از آقای عبدالمجید دشتی برازجانی
طبقه بندی:دین پژوهی ،
برچسب ها: سفر، عقل، شبه، دین اسلام، برهان، انسان، مفید، فکر، پاکدل، لجاجت، غرور، حسد، قلب
آخرین نظرات